
هفتاد و سومین نشست ادبی چارباغ خیال
- چارباغ خیال, رویدادهای ادبی
- 1403/08/24
گزارش: سید محمد آقا طیبی
هفتاد و سومین نشست ادبی «چارباغ خیال» در بلخ در حالی برگزار شد که جلسة «نقد اختصاصی» شعر این نشستها نیز به ایستگاه «پنجم» خودش رسیده بود.
ین نشست بعد از ظهر روز پنجشنبه ۲۴ عقرب(آبانماه) ۱۴۰۳ خ. از سوی «انجمن ادبی خانه مولانا»، انجمن «نویسندگان بلخ» با همکاری ریاست کتابخانه عمومی فردوسی در «سالن ابن سینا»ی همان کتابخانه با حضور پر شور شاعران و نویسندگان، برگزار شد.
این نشست با خوانش «شاهنامه فردوسی» با خوانش استاد «صالح محمد خلیق» آغاز یافت و آن بزرگمرد بلخ، در ادامه سلسله خوانش و صحبتها، بار دیگر دربارهی شخصیت ضحاک پادشاه از منظر فردوسی کلامی چند ایراد نمود.
پس از آن، تمرکز اعضای نشست به جلسه نقد و بررسی اختصاصی شعر عطف شد و طبق فراخوان منتشرشده از سوی دبیران این نشستها، ایستگاه پنجم این سلسله جلسات، میزبان پنج شعر از آقای «حمزه عابر» بود که با استقبال گرم شاعران و منتقدان، بر سبد نقد نهاده شد.
شعرهای حمزه عابر از چندین نگاه و به صورت دستهبندی شده توسط منتقدین حاضر در نشست، نقد و بررسی شد که آقایان: سید امین اسفندیار، صالح محمد خلیق، سیدسکندر حسینی بامداد و عاطف کابلیان، هرکدام به نوبه هم با عناوینی چون:
جریانشناسی شعرهای حمزه عابر
زبان شعرهای حمزه عابرتخیل، تصویر فضاسازی و مضمون شعرهای حمزه عابر
بررسی آهنگ شعرهای حمزه عابر
چکیدهی صحبتهای آقای اسفندیار:
آقای اسفندیار در نخست به جریانشناسی شعر معاصر افغانستان پرداخته و جریان جاری این عصر شاعران را بیشترینه داخل در مکتب «نئوکلاسیک/نئوکلاسیزم دانسته و ویژگیهای غزل نیوکلاسیک را برشمرد.
وی ویژگیهای چون: دستورمندی زبان شعر، نگاه خردگرایانه، اجتماعی بودن، استفاده از الگوهای کلاسیک و در نهایت زبان فاخر را داخل در همان مکتب و جریان دانست.
سپس با آوردن چندین نمونه از شعرهای آقای عابر، مکتب مربوطه شعرهای وی را «نئوکلاسیک» عنوان کرد.
چکیده صحبتهای صالح محمد خلیق:
پژوهشگر بلخ دربارة ویژگیها و چگونگی زبان شعرهای آقای عابر از چندین زاویه به صحبت پرداخت و گفت: زبان سرودههای آقای عابر به عنوان یک عنصر شعر، کاربرد فراوانی دارد.
وی چندین ویژگی زبانی را نام برد و نمونههای از شعرهای آقای عابر به عنوان شاهدمثال ذکر نمود.
۱: امروزی بودن زبان: از تشبیهات، استعارات و واژگان و اصطلاحاتی که زبان را امروزی میکند در شعرهای آقای عابر کمتر به چشم میخورد؛ اما با آن هم میتوان گفت امروزی یا نزدیک به زبان امروز است.
مردمگرایی: واژگان و اصطلاحات بومی به ندرت در آن به چشم میخورد.
دستور زبان: با وجودی که شعرهای عابر دستورمند استند؛ اما بازهم نمونههای کمکاربرد زبانی در آن دیده میشود.
ترکیبسازی: ترکیبهای وصفی و اضافی خوب در این شعرها پدید آمده است که دلپذیر و زیبا استند.
ایجاز: در این شعرها متأسفانه با موارد زیادی از حشو و اضافات برمیخوریم که زبان را دچار تکلف کرده و در نقطه مقابل زیباییهای کوتاهگویی شاعرانه ایستاده است.
چکیده صحبتهای سید سکندر حسینی بامداد
رئيس انجمن ادبی خانه مولانا به بررسی عاطفه، تخیل، تصویر و مضمونسازی شعرهای عابر پرداخته چنین اذعان داشت:
کلمات و واژگان در شعر نمیتوانند و نباید بر اساس نشانههای شناختی رایج در نثر چینش و گزینش شوند چون واژگان در شعر، برعلاوه مفهوم و معنای معمولی که دارند، از مفاهیم و معانی نهفتهیی نیز برخوردارند که شاعر آن را کشف کردهاست و این شاعران اند که به کلمات ابعاد مفهومی گسترده میبخشد. بر همین اساس در شعرهای آقای عابر کلمات با نگاه کاشفانه و شاعرانه گزینش و چینش شدهاست.
در مورادی هم که اگر زبان از حالت شاعرانگی خودش دوری جسته و به منطق نثر نزدیک شده است، شاعر توانسته با ایجاد عاطفه قوی، شعر خودش را تأثیرگذار نگهدارد.
بسیاری از شعرهای که این روزها در جلسات ادبی و بسترهای مجازی منتشر و بازتولید میشود، وقتی به چیدمان و مهندسی کلماتش نگاه کنیم و ارتباط کلمات را مورد بررسی و تحلیل قرار بدهیم، ارتباط و پیوند کلمات را بیشترینه برونمتنی مییابیم. مثل رابطه ابر و باران، میز و صندلی، نور و تاریکی، خورشید و سایه و… که متأسفانه شعر بسیاری از جوانان ما از این حد فراتر نمیرود؛ اما آقای عابر توانسته با بهرهگیری از قابلیتهای خیال، تصویر، کشف و سایر ظرافتهای ادبی و تکنیکهای کلامی، میان کلمات، مصراعها و ابیات شعرهایش، ارتباط درونمتنی و بینامتنی ایجاد کند. در کل شعرهای آقای عابر در موارد بسیار، از فضاسازی شاعرانهیی برخوردار است که حتی توانسته در مورادی به خلق مضمونهای تازه نیز دست یابد و با موفقیت این خلاقیت و توانایی را از خودش بروز داده است.
چکیده صحبتهای عاطف کابلیان:
آقای کابلیان نویسنده کتاب «آهنگشناسی به روش کابلیان» در خصوص آهنگ شعرهای آقای عابر ایراد سخن نمود و این بررسی را با روش کتاب خودش انجام داد.
پژوهنده جوان بلخ به ترتیب آهنگ پنج شعر مورد نظر شاعر را چنین برشمرد:
غزل اول با مطلع: «چقدر مفتخورند و چقدر مفتخرند/که مهرورزی من را نیاز مینگرند»
🔈آهنگ: چاربندآهنگی، نخستکوتاه، چارپایهیی، نایکدست
غزل دوم با مطلع: کاش در ایستگاه آغوشت باز راننده ایستاده کند/تا که با آن دو چشم کوثری ات خانهام را خراب باده کند
🔈آهنگ: چاربندآهنگی، نخست بلند، ششپایهیی، نایکدست؛
غزل سوم با مطلع: ماهیستم ماهیستم دریا نمیفهمی؟/حال مرا بعد از خودت آیا نمیفهمی؟
🔈آهنگ: چاربندآهنگی، نخست بلند، چارپایهیی، نایکدست
غزل چهارم با مطلع: آن دوپایی که تا به پای مرگ، کوچه را پای تو نشست منم/چشمهای که به ندیدن تو هیچگاهی دهان نبست منم
🔈آهنگ: آهنگ غزل دوم
غزل پنجم با مطلع تویی و من و کوچة کوچکی، درختان سرو و دوسو جوی آب/تو غرق صدایی و من در تو غرق، پر از پرسش استی و من بیجواب
🔈آهنگ: سهبندآهنگی، نخست کوتاه، هشتپایهیی، نایکدست.
در فرجام شاعران حاضر: سید احمد سادات، مجید خاکسار، سیدشاه محمد اسماعیلزاده، حسیب دهزاد، مهدی مهدیار، سید موسی مهربان، ویسشیرزاد، گلآقا طاهری، محمدالله احساس، حبیب الرحمن فروتن، عبدالقیوم صداقت، سخی امیری، مبین حکیمی، فرید رادفر، اسدالله واحدی، عاطف کابلیان، سیدسکند حسینی بامداد، صالح محمد خلیق، شریح شیون(مهمان از کابل) و محمدآقا طیبی شعرخوانی نمودند.

















