همیشه یک زن غمگین درون زندگی‌مان است-محمد واغظی

همیشه یک زن غمگین درون زندگی‌مان است
کنار چای بعد از ظهر، شعر و دود قلیان است

شبیه ماه‌دیوانه؛ در آغوش هم‌ و تنها
لبش راوی شب‌های گل‌سرخ خراسان است

زنانی در کف دستم همیشه می‌رسند از راه
ولی این زن فقط این زن فروغ این زمستان است

شباهت‌های بسیاری…؛ دوباره رد شدیم از هم
سلامت را نمی.خواهند…سرها در گریبان است

همیشه یک زن غمگین گره خورده به غم‌هایم
به سیگار و…، شراب کهنه‌ی تلخ ارزگان است؟

من و تو عاشق این کوچه.های نوجوانی.مان-
-بمان امشب، غمت اهل همین کوچه خیابان است!

زنی عاصی شده از زندگی بابوی عطری تلخ
زنی که عاشق گل‌های سرخ و نان و ریحان است

دو چشمش پر شده از گریه واندوه و تنهایی
صدایش زیروبم‌های بنان و ناز مرجان است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *