دنبال یک بهانه‌ برای جدایی است-حمزه عابر

دنبال یک بهانه‌ برای جدایی است
این شهر سخت در پیِ آدم‌زدایی است

دلبستنم مقدّمه‌ی طردگشتن است
اینجا که عاشقانهمه‌شانانزوایی است

می‌بوسی‌ام ولی چه کنم پیش من نی‌ای
کَی هرکه کربلا برود، کربلایی است؟

تو سنگ بودی آه، تراشیدمت، ببین
معشوقه‌ی زمینی‌ام اکنون هوایی است!

گفتی که: «عشق‌ورزیی» ما را چه کشته است؟
گفتم که: قاتلش به خدا «خودستایی» است!

دلداری‌ات خلاص شد و کار من تمام
آخر که گفته عشق فقط دلربایی است!

***

«فقر و فراق و غربت و آوارگی و مرگ»
یارب بیار بر سر من، هربلایی است…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *