شعر

دختران رابعه شعر صنم عنبرین

دست مرا بگیر که از دست رفته‌ام – صنم عنبرین

دست مرا بگیر که از دست رفته‌امدست مرا که باز به بن‌بست رفته‌‌ام این جاده را به نقطه‌ی پایان رسانده‌اماین جاده را که پای مرا بست، رفته‌‌ام در جستجوی یاد...

احمد جاوید انوش شعر شعر بچه های مولانا

بوی “ای کاش” می‌دهد این شعرحسرت استخوان‌شکن دارد – احمد جاوید انوش

بوی “ای کاش” می‌دهد این شعر حسرت استخوان‌شکن دارد وسط گریه‌های مردی که ترس بسیار زن شدن دارد بوی “ای کاش” می‌دهد این شعر در دهان پرندگان قفس طعم نمناک...

دختران رابعه شعر مزدا مهرگان

«زنده‌جانِ »به مرگ خو کرده – مزدا مهرگان

«زنده‌جانِ »به مرگ خو کرده«زنده‌جانِ »به خون نشسته‌ی منغیر این واژه‌های سرگردانچیزی از دست‌های‌ بسته‌‌ی من_ برنیامد که زیرِ آواریزندگی را وجب وجب کشتندچشم‌‌هایی که از امید تهیدست‌هایی که خاک...

دختران رابعه شعر مژگان فرامنش

زنده جان نام دیگری مرگ است – مژگان فرامنش

زنده‌جان نام دیگرِ مرگ استزنده بلعیده کودکانش راخشم خاکش هنوز بیدار استتا به خون تر کند جهانش را چشم و گوش جهان چه کور و کر استروزگار غریب آمده تا...

رحیم رادمان شعر بچه های مولانا

تنهاترین و‌ خسته و دلبند هیچ‌کس دلتنگ و دل پریش به مانند هیچ‌کس – رحیم رادمان

    تنهاترین و‌ خسته و دلبند هیچ‌کسدلتنگ و دل پریش به مانند هیچ‌کس تا شاخه‌ی درخت خودش قاتل خود استپس اعتماد نیست به پیوند هیچ‌کس دل‌شاد وعده‌های تو اصلن...

اکرام_بسیم شعر

خشکیده گلِ خنده به روی لبِ یلدا – اکرام_بسیم

خشکیده گلِ خنده به روی لبِ یلداامسال شده بسته درِ مکتبِ یلدا سرد است همان اشک روانش، چه توان گفت؟هرچند که بالا زده امشب تبِ یلدا بایست که ناخوانده و...