شاعر

رحیم_رادمان شعر

تنهاترین و‌ خسته و دلبند هیچ‌کس – رحیم رادمان

تنهاترین و‌ خسته و دلبند هیچ‌کسدلتنگ و دل پریش به مانند هیچ‌کس تا شاخه‌ی درخت خودش قاتل خود استپس اعتماد نیست به پیوند هیچ‌کس دل‌شاد وعده‌های تو اصلن نمی‌شومباور نمانده‌است...

دختران رابعه شعر شگوفه باختری

بر شیشه می زنند فقط سنگ بیشتر – شگوفه باختری

بر شیشه می‌زنند فقط سنگ بیشتر بر چشم پاک آینه‌ها رنگ بیشتر تا می‌نشست بر دل یک پنجره غبار هر دست می‌کشید به او چنگ بیشتر آن‌دم که غم به...

دختران رابعه شعر لیما لهیب هروی

روی آوارها قدم ننهید – لیلما لهیب هروی

روی آوار ها قدم ننهیدزیر آوار زنده جان‌هایندقلب‌های تپنده‌ای دارندبی‌صدا مانده‌اند و تنهایند بی‌صدا مانده‌اند و منتظرنددست خیری نجات‌شان بدهدتن‌شان را برون کند از خاک تا دوباره حیات‌شان بدهد پدری...

دختران رابعه ساحل رضایی شعر

بلور برف های کوه البرز است تن پوشت – ساحل رضایی

بلور برف‌هاى كوه البرز است تن‌پوشتكبوترهايم آزادند در زندان آغوشت تنم را آشنا با پیچ‌و‌خم‌های تن خود کنعزیزم گوش شیطان کر، نگو: كردم فراموشت… ببين امواج خواهش پشت هم مى‌بارد...

حکیم علی پور شعر شعر بچه های مولانا

نوشتم اسم تو را روی موج، سرگردان – حکیم علی پور

 نوشتم اسم تو را روی موج، سرگردانکه می ‏رود به چنین بی‏‌خودی کران به کران برای این‏که تو ماهی نه ماهیِ دریادر آتش ‌اند تمام نهنگ‏‌های جهان تو ماه نه،...

سید عاصف حسینی شعر شعر بچه های مولانا

بدون حرف، بدون دلیل دلتنگم – سید عاصف حسینی

بدون حرف، بدون دلیل دلتنگمببين شکسته‌ترین واژه‌‌ی هر آهنگم دوباره بعد سلام و علیک مثل غروببه محض دیدن یک خنده می‌پرد رنگم و ترس نازک یک التهاب می‌افتدشبیه صاعقه در...

بچه های مولانا شعر موسی ابراهیمی

کسی آرام در آغوش سرد باد می‌رقصد – موسی ابراهیمی

کسی آرام در آغوش سرد باد می‌رقصدهمان که گیسوانش بوی شب می‌داد می‌رقصد ببین رسم عجیب عشق را آن‌قدر شیرین است که حتی پیش پای مرگ هم فرهاد می‌رقصد همیشه...