سی و چهارمین نشست ادبی چارباغ خیال

عصر پنجشنبه ۲۱ جدی(دی‌ماه) ۱۴۰۲ ه.خ. سی‌‌ و چهارمین نشست هفتگی انجمن ادبی «خانه مولانا» و انجمن نویسندگان بلخ با عنوان «چارباغ خیال» در کتابخانهٔ عمومی فردوسی با حضور صالح محمد خلیق (شاعر، نویسنده و رئیس انجمن نویسند‌گان بلخ)، سیدسکندر حسینی بامداد(رئیس انجمن ادبی خانهٔ‌مولانا و رئیس کتابخانهٔ عمومی فردوسی) علی‌رضا رحمانی(شاعر و منتقد ادبی) عاطف کابلیان (شاعر و منتقد ادبی) و جمعی از شاعران نوجوان بلخ، برگزار شد.

 این نشست ادبی توسط حمزه عابر (شاعر و عضو انجمن ادبی خانهٔ‌مولانا و انجمن نویسنده‌گان بلخ ) در چهار بخش:
مثنوی‌خوانی-با خوانش و توضیح سید سکندر حسینی بامداد
زیبایی شناسی در شعر فارسی-با بیان و شرح عاطف کابلیان
نقد و بررسی شعر
خوانش شعر
اجرا شد.

بخش اول: مثنوی‌خوانی
در این بخش استاد سیدسکندر حسینی بامداد ضمن خوانش چند بیت از نی‌نامهٔ مثنوی معنوی به شرح و توضیح بیت اول آن(بشنو از نی چون حکایت می‌کند/از جدایی‌ها شکایت می‌کند) پرداخته و آرایی مفسرین را پیرامون آن تبین کرد. وی افزود: از آنجایی که هر شاعری در ساختار شعری خود کلید‌واژه/کلید‌واژه‌ها دارد و همانطور که در شعر شاعران مثل حافظ و بیدل واژ‌ه‌های «آیینه و می» به ترتیب از واژه‌های کلیدی آنان به شمار می‌رود؛ در شعرهای مولانا “نی” را از کلید‌واژه‌های منحصر به او دانسته‌اند.
استاد بامداد در ادامه مفصل به شرح و بیان این کلیدواژه پرداختند و تفسیر و تحلیل مثنوی را منوط به فهم این کلید واژه‌ها دانستند.

بخش دوم: زیبایی شناسی در شعر فارسی
آقای عاطف کابلیان به پنجمین جلسه از سلسله جلسات آموزشی «زیبایی شناسی در شعر فارسی» پرداخته و صنعت ادبی «تلمیح» را به بررسی گرفت.
تلمیح یعنی: به کارگیری چند کلیدواژه از یک روایت یا داستان مشهور و شناخته شده در شعر است که شاعر با همزاد پنداری، آن روایت و داستان را جهش و فضای تازه می‌بخشد.
مثال:
“یوسف گم گشته باز آید به کنعان، غم مخور!
کلبهٔ احزان شود روزی گلستان، غم مخور! ”
در این بیت از حافظ شیرازی «یوسف، گم گشته، کنعان، غم خوردن و کلبهٔ احزان» از کلید‌واژه‌های‌ست که آرایهٔ ادبی «تلمیح» را رقم زده‌است.
حافظ با همزاد پنداری داستان غم‌خوردن یعقوب نبی، سخن از «غم‌نخوردن» به میان می‌آورد و با این روی‌کرد فضای دیگری را رقم زده و در بدنهٔ شعرش تلمیح را شکل می‌دهد.

بخش سوم: نقد و بررسی شعر
در این بخش دو شعر از آقایان گل‌آقا طاهری و سیدمحمدآقا طیبی به بررسی و نقد گرفته شد.
شعر آقای طاهری و چکیدهٔ دیدگاه‌های منتقدین حاضر در نشست پیرامان آن:

به کوهای کلان می‌بینم از غم
و می‌گویم به آنها مشکل‌ام را
که تخم عشق در من سبز گشته
به پاهایِ که ریزم حاصل‌ام را ؟

چنان تنهای تنها هستم این‌جا
که حتی سایه از من می گریزد
گپ‌ام را خوب می گویم به گوشش
ولی وقت شنفتن می گریزد

به جانم وحشتی سنگین نهفته‌
به مثلِ ترس ظلمِ وقت چنگیز
من‌ام یک سینمایِ ملک ویران
که دارم صحنه‌هایِ دردانگیز

نباشد در وجودم غیر فریاد
در این آشفته‌بازارِ خموشی
کی هستم من؟ همان سنگِ سر قبر
گرفتارم گرفتارِ خموشی

این شعر در قالب چهارپاره با زبان امروزی، صمیمی، روان و به صورت توصیفی سروده شده است که شاعر با استفاده از زبان روایی حالت روحی را که از عاشق شدن برایش دست داده‌است، بیان می‌دارد.
از جهت فخامت زبان و بیان شاعرانه، شاعر تنها در بند چهارم، موفق ظاهر شده است.
منتقدین حاضر در نشست برای آقای طاهری خاطرنشان کردند که: چهارپاره، از قالب‌های تازهٔ شعر فارسی‌ست که در آن نسبت به غزل، دست شاعر به جهت تکرار نشدن پی‌هم قافیه و ردیف، باز است و می‌تواند با به‌کارگیری از واژه‌های بیشتر، محتوای شعر خودش را تقویت کند و تا حد ممکن ارتقا بدهد. برای همین در قالب چهارپاره، انتظار مخاطب از شاعر برای شکل‌دهی محتوای خوب و منسجم و القای پیام شاعرانه، بیشتر از سایر قالب‌هاست.

شعر سیدمحمدآقا طیبی و چکیدهٔ دیدگاه‌ها پیرامون آن:  

 

تا زنده‌ بودم، زنده‌گی زهری به کامم بود 

از طعنه های خلق، خوابِ‌خوش حرامم بود 

 

دنبال چشمان‌اش، هر آن جایی که می‌گَشتم 

در هر وجب، هر ثانیه، سد حلقه، دامم بود 

 

با یک تبسم می‌گذشتم از همه؛ زیرا_ 

لبخندِ روی چهره‌ام، شرطِ دوامم بود 

 

در لابلای آن همه غم… عاشق‌اش ماندم! 

دیدنِ به عکس‌اش تا سحر، کارِ مدامم بود

 

با آن‌که تُف بر صورت‌ام کردند بدخواهان 

بودن کنارش، دلخوشیِ صبح و شامم بود 

 

حالا که قرنی می‌شود هم‌صحبتِ خاکم 

این روحِ عاشق، تشنه‌ی یک “السلام‌اش” هست

 

منتقدین پیشرفت آقای طیبی را در ساحت شعر به جهت به‌کارگیری از زبان ساختار تازه و بیان محتوای امروزی، برایش تبریک گفتند. همچنین تسلط او بر دستور زبان را ستودنی عنوان کردند و هنجارگریزی او در بیت پایانی را به جهت درهم و برهم کردند قافیه و ردیف، هوشیارانه و از روی نیاز دانستند.  

صاحب‌نظران حاضر در نشست، شعر آقای طیبی را در یک نگاه کلی؛ زیبا، روان، تازه و دارای روایت منسجم و یکدست شمردند. با این حال نبود اتفاق تازه و کشف‌ شاعرانه را در آن از نکات ضعف عنوان کردند و با رهنمایی چند، توجه او را بر خلق زیبایی‌های بیشتر در شعر عطف نمودند.  

 

در بخش سوم: شعرخوانی 

 شاعران حاضر در نشست، هر یک: انجینر محمد راسخ، مبین حکیمی، یاسر علیزاده، قدرت دلاور، حسیب دهزاد، فضل‌ربی افتقار، عاطف کابلیان، طاها حسینی، بهمن انوشه، سید جمیل سجاد، سید موسی مهربان صفت‌الله صفوان، سیدسکندرحسینی بامداد، صالح محمد خلیق و حمزه عابر، به خوانش سرودهای جدید خود پرداختند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *