
هرگز ندیده کس مرا از درد سر خالی – نور محمد علوی فراندیش
هرگز ندیده کس مرا از درد سر خالیجای تو تا کی پشت این دیوار و در خالی… کوچه سکوت مطلقی در انزوا داردتا انتها از جای پای رهگذر خالی درگیر...
هرگز ندیده کس مرا از درد سر خالیجای تو تا کی پشت این دیوار و در خالی… کوچه سکوت مطلقی در انزوا داردتا انتها از جای پای رهگذر خالی درگیر...
قسمت سبدش را سر اين بام انداختبر دامن سرخم گل بادام انداخت قسمت حركت كرد در آيينه نشست روشن شدم از ماه كه در جام انداخت قسمت نه چنان است...
درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفتدر من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت سجاده گشودم که بخوانم غزلم راسمتی که تویی عقربه قبله نما رفت در بین...
ﻭ ﻣﻦ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺳﻼﻡ میﮔﻮﻳﻢﺑﻪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﻳﺎ ﺳﻼﻡ میﮔﻮﻳﻢ ﺩﻟﻢ ﭼﻮ ﺣﺠّﺖ ﺳﺮﺥ ﺑﻬﺎﺭ ﭘﻴﺶ ﺷﻤﺎﺳﺖﺑﻪ ﻣﻬﺮِ ﺁﻥ ﮔﻞ ﻣﻴﻨﺎ ﺳﻼﻡ میﮔﻮﻳﻢ ﺑﻬﺎﺭﺗﺮ ﺯ ﺑﻬﺎﺭﻡ ﻣﻴﺎﻥ...
گذاشتند هر از چندگاه فکر کنیولی فقط به سفید و سیاه فکر کنی در اولین قدمت می روی دو خانه جلوکه زود دل بکنی و به راه فکر کنی نه...
خورشید همانا گل لبخند تو باشدآرامش من از دل خرسند تو باشد پروانهی آزادی دل را مکن امضا بگذار اسیر تو و در بند تو باشد سیبی که از آن...
نودوششمین نشست چارباغ خیال گزارش: دریابان عصر پنجشنبه ۲۵ ثور (اردیبهشتماه) ۱۴۰۴ هـ.خ. نود و ششمین نشست هفتگی انجمن ادبی «خانه مولانا» و انجمن نویسندگان بلخ با عنوان «چارباغ خیال»...
چارباغ خیال دربلخ نشست نود و چهارم گزارش: طاهری دریابان نشست نود و چهارم چارباغ خیال در بلخ، پس از ظهر روز پنجشنبه ۱۱ حمل (اردیبهشتماه) ۱۴۰۴ خورشیدی، با حضور...
دل نا دلم باید بمانم یا نمانم بعد تووقتی که آهم را به هر سو میکشانم بعد تو دور و برم غم ساخته هی ناشیانه آشیانهی تکیه داده شانهاش را،...
میان حس عاشقی کمی خطر اضافه کنبه تلخ کامی دلم بیا شکر اضافه کن اگر که میروی بیا، درون ساک خالیاتهوای خواهش مرا بیا ببر اضافه کن چه ذره ذره...