شعر زنان افغانستان

دختران رابعه شعر شگوفه باختری

بر شیشه می زنند فقط سنگ بیشتر – شگوفه باختری

بر شیشه می‌زنند فقط سنگ بیشتر بر چشم پاک آینه‌ها رنگ بیشتر تا می‌نشست بر دل یک پنجره غبار هر دست می‌کشید به او چنگ بیشتر آن‌دم که غم به...

دختران رابعه شعر لیما لهیب هروی

روی آوارها قدم ننهید – لیلما لهیب هروی

روی آوار ها قدم ننهیدزیر آوار زنده جان‌هایندقلب‌های تپنده‌ای دارندبی‌صدا مانده‌اند و تنهایند بی‌صدا مانده‌اند و منتظرنددست خیری نجات‌شان بدهدتن‌شان را برون کند از خاک تا دوباره حیات‌شان بدهد پدری...

دختران رابعه ساحل رضایی شعر

بلور برف های کوه البرز است تن پوشت – ساحل رضایی

بلور برف‌هاى كوه البرز است تن‌پوشتكبوترهايم آزادند در زندان آغوشت تنم را آشنا با پیچ‌و‌خم‌های تن خود کنعزیزم گوش شیطان کر، نگو: كردم فراموشت… ببين امواج خواهش پشت هم مى‌بارد...

دختران رابعه شعر لیلی غزل

چون ناگهان‌شعری که در من شکل می‌گیری – لیلی غزل

  چون ناگهان‌شعری که در من شکل می‌گیری با آن‌که دوری، در خیالم زنده‌تصویری با چادر گاج سفیدت، مثل یک گل‌برگهی می‌درخشی در نگاهم ماهِ پامیری! برباد دادی زندگی‌ات را...

شعر شعر دختران رابعه

میان حس عاشقی کمی خطر اضافه کن – سمیه رامش

میان حس عاشقی کمی خطر اضافه کنبه تلخ کامی دلم بیا شکر اضافه کن اگر که می‌روی بیا، درون ساک خالی‌اتهوای خواهش مرا بیا ببر اضافه کن چه ذره ذره...