دنبال یک بهانه برای جدایی است-حمزه عابر
دنبال یک بهانه برای جدایی استاین شهر سخت در پیِ آدمزدایی است دلبستنم مقدّمهی طردگشتن استاینجا که عاشقانهمهشانانزوایی است میبوسیام ولی چه کنم پیش من نیایکَی هرکه کربلا برود، کربلایی...
دنبال یک بهانه برای جدایی استاین شهر سخت در پیِ آدمزدایی است دلبستنم مقدّمهی طردگشتن استاینجا که عاشقانهمهشانانزوایی است میبوسیام ولی چه کنم پیش من نیایکَی هرکه کربلا برود، کربلایی...
درد هنوز در سلولسلول وجودش راه میرفت. ناامید و دلگیر در یکی از ماشینهایی که در صف ایستگاه، ایستاده بود، نشست. تابستان به صورت شهر مزارشریف آتش پکه میکرد و...