
(مهاجرت و دنیای شاعرانه) گفتوگوی ویژه با راهان پارسی
غلامعباس حسینی با عنوان هنری راهان پارسی شاعر و نویسنده جوان و توانمند افغانستانی، یکی از صداهای تازهنفس ادبیات معاصر افغانستان است. از جمله شاعرانیاست که تجربههای زیستهی مهاجرت، هویت،...
غلامعباس حسینی با عنوان هنری راهان پارسی شاعر و نویسنده جوان و توانمند افغانستانی، یکی از صداهای تازهنفس ادبیات معاصر افغانستان است. از جمله شاعرانیاست که تجربههای زیستهی مهاجرت، هویت،...
گذاشتند هر از چندگاه فکر کنیولی فقط به سفید و سیاه فکر کنی در اولین قدمت می روی دو خانه جلوکه زود دل بکنی و به راه فکر کنی نه...
کو آسمان و لذت کاغذپرانیاش؟ بر باد رفته خندهی رنگینکمانیاش این غنچهی شریف که کنج مزار سوخت نشکفته ریخت میوهی شیرینزبانیاش از روزنامهها خبری سرخ میچکد بر خاک...
مقصد از عید تماشاست، به دیدن برسیم مثل یک سیب، الهی به رسیدن برسیم مثل نوروز دمادم نفسی تازه کنیم دم به دم دل بدهیم و به دمیدن برسیم...
سال جدید بود و زمستان ادامه داشت سرما ادامه داشت و باران ادامه داشت یک سال گشته بود زمین گرد آفتاب سرگیجههای ماه، کماکان ادامه داشت سرمای دی...
بعد یک سال بهار آمده، میبینی که؟ باز تکرار به بار آمده، میبینی که؟ سبزی سجدهی ما را به لبی سرخ فروخت عقل با عشق کنار آمده، میبینی که؟...
از بید، مشک میچکد ،از برگ گل، گلاب بیدار شو درخت جوانم، چه وقت خواب؟ بیدار شو که پیچک و میخک، نسیم و برگ در رقص آمدند از این...
تو را بهار تو را صبح عید میدانم تو را جوانشدن سررسید میدانم تو را مجسمهای از غبارِ روشن ماه که باد ریخته در پای بید، میدانم جهان...
با چشم تو در دفتر خود داشت تبانی نقشی که زد از چشم تو شد جام جهانی ابروی کمانت شده جنگاور و خونریز یک آلت قتّالهی زیبای نهانی ...
طلوع کردی و از نورت آفریده شدم دم از بهار زدی گل به گل دمیده شدم من اتفاق کمی بودم و شبی ناگاه نگاه کردی و اینگونه شد که...