
باران غم، بلندی دردی که جاری است – افسانه واحدیار
باران غم، بلندی دردی که جاری است این رود اشک زمزمهی بیقراری است دست مرا بدست جدایی سپرد و رفت دنیا نمک نریز! که این زخم، کاری است یک ناله...
باران غم، بلندی دردی که جاری است این رود اشک زمزمهی بیقراری است دست مرا بدست جدایی سپرد و رفت دنیا نمک نریز! که این زخم، کاری است یک ناله...
انجمن ادبی خانه مولانا به منظور پاسداشت از شعر و ادبیات فارسی و معرفی چهرهی تابناک شعر و ادبیات کشور وباز کردن لایههای گوناگون شعر وادبیات افغانستان به گفتگو با...
فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر نو گرایی ادبی از شاخصههایی است که شاعران سده اخیر تلاش کردند به شیوههای گوناگونی...