کو آسمان و لذت کاغذپرانی‌اش؟ – حمید حسینیان

کو آسمان و لذت کاغذپرانی‌اش؟
بر باد رفته خنده‌ی رنگین‌کمانی‌اش

این غنچه‌ی شریف که کنج مزار سوخت
نشکفته ریخت میوه‌ی شیرین‌زبانی‌اش

از روزنامه‌ها خبری سرخ می‌چکد
بر خاک دانه دانه شده نوجوانی‌اش

تاریک شد حکایت تقویم «نیمروز»
ماه است و جست‌و‌جوی دو کفش کتانی‌اش

جز زهر درد، در جگرِ «قندهار» نیست
شیرین نمی‌شود دهن «بامیانی»‌اش

در آتش غم تو بخارای غیرتیم
خاک من است این که به سر می‌فشانی‌اش

.

.

.

حمید حسینیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *