
خورشید همانا گل لبخند تو باشد_اسفندیار نظر
- خوبان پارسیگو, شعر
- 1404/03/10
خورشید همانا گل لبخند تو باشد
آرامش من از دل خرسند تو باشد
پروانهی آزادی دل را مکن امضا
بگذار اسیر تو و در بند تو باشد
سیبی که از آن آدم و حوّا گنه آموخت
یک نَوده ز گلخانه و پیوند تو باشد
من حرف سمرقند و بخارا چه بگویم؟
وقتی همه این قصّه لب قند تو باشد
با هر غزلی میزندم عشق تو آتش
در خطّ اوستای دل این زند تو باشد
شعر
بچه های مولانا
دختران رابعه
داستان
مقالات ادبی
رویداد های ادبی
رویدادهای فرهنگی هنری
چند رسانهای
درباره ما
نشر شادیان






