فروزان کریمی-یک دم عبور میکنم از هر چه باورم
یک دم عبور میکنم از هر چه باورم
تا میزند هوای تو یک لحظه بر سرم
وقتی که یک نهالم و در زیر برف گیر
ایمان به فصل سبز شکفتن کجا برم؟
هرچند نیستی به کنارم، ولی مدام
قد میکشی چون آینهای در برابرم
تا آفتاب سرکشد از شرق شعر من
مهر تو را گزیده و در سینه پرورم
آمین پرندهایاست، که پرواز میکند
وقتی که دست سمت دعای تو میبرم
در خلوتی که یاد خودت شکل دادهاست
با خود به غیر تو، دگری را نمیبرم
از عشق از شکفتن گلها بگو عزیز
تا مثل لاله زار شود باز پیکرم