حالا که مدت‌هاست از یادت فراموشم…؛حالا که از شهری به شهری، خانه‌ بر دوشم… هر روز را با یاد تو...

ذوقِ چهار فصلِ تو با چار رنگ مُردعمرم چه زود زنگ زد و لایِ زنگ مُرد با اشک و صبر،...

موهای گیر مانده به چادر دروغ نیستبا درد خو گرفتن خواهر دروغ نیست یک عمر شد برای خودم غصه می‌خورمیک...

نوشتم اسم تو را روی موج، سرگردانکه می ‏رود به چنین بی‏‌خودی کران به کران برای این‏که تو ماهی نه...

گریه‌هایم در اتاقی در گرفتدامنم دور اجاقی در گرفت گفته بودم بگذرم از زندگیزندگی بر روی طاقی در گرفت دست‌هایت...

بدون حرف، بدون دلیل دلتنگمببين شکسته‌ترین واژه‌‌ی هر آهنگم دوباره بعد سلام و علیک مثل غروببه محض دیدن یک خنده...

چون كابل قديمِ پر از پاک‌بازهادر تو هزار كوچه خرابات و سازها روییده از لبت گل آوازهای سرخبزمی‌ست در گلوی...

کسی آرام در آغوش سرد باد می‌رقصدهمان که گیسوانش بوی شب می‌داد می‌رقصد ببین رسم عجیب عشق را آن‌قدر شیرین...

راه می‌افتم سوی افسانه‌های دور با تومثل عشاق قدیمی ساده و مغرور با تو هم‌پیاله با دو چشمت می‌شوم دیوانه...

هرگز ندیده کس مرا از درد سر خالیجای تو تا کی پشت این دیوار و در خالی… کوچه سکوت مطلقی...

آسمانی ستاره در چشمتیک جهان استعاره در چشمت معبد نوبهار آغوشت…آتشم من، شراره در چشمت بامیان‌‌بامیان گلِ بادام…شاه‌دخت هزاره در...

یک دم عبور می‌کنم از هر چه باورمتا می‌زند هوای تو یک لحظه بر سرم وقتی که یک نهالم و...